عیبیابی فرآیند تشخیص منبع یک مشکل است. برای رفع مشکلات سخت افزار (Hardware)، نرم افزار (Software) و بسیاری از محصولات دیگر استفاده می شود. تئوری اساسی عیبیابی این است که شما با کلیترین (و اغلب واضحترین) مشکلات ممکن شروع میکنید و سپس آن را به مسائل خاصتر محدود میکنید.
بسیاری از دستورالعملهای محصول دارای بخش «عیبیابی» هستند. پشت دفترچه راهنما این بخش شامل لیستی از مشکلات احتمالی است که اغلب در قالب یک سوال بیان می شود. به عنوان مثال، اگر مانیتور (Monitor) رایانه شما تصویری تولید نمی کند، ممکن است از شما خواسته شود به سؤالات عیب یابی زیر پاسخ دهید:
اگر پاسخ همه سؤالات بالا بله است، ممکن است سؤالات دیگری مانند:
معمولاً، هر یک از این سؤالات با توصیه های خاصی دنبال می شود، چه پاسخ شما بله باشد یا خیر. گاهی اوقات، این توصیه به صورت فلوچارت (Flowchart)
عیبیابی کاری است که همه ما در مقطعی باید انجام دهیم، اگرچه برخی از ما باید بیشتر از دیگران مشکلات محصول را عیبیابی کنیم. خبر خوب این است که هرچه بیشتر این کار را انجام دهید، بیشتر یاد می گیرید و در رفع مشکلات بهتر می شوید. از آنجایی که بسیاری از محصولات مراحل عیبیابی مشابهی دارند، ممکن است متوجه شوید که پس از مدتی، برای یافتن راهحلهایی برای مشکلاتی که با آن مواجه میشوید، حتی به کتابچه راهنمای آن نیاز ندارید.
تعریف عیب یابی (Troubleshooting) در این صفحه یک تعریف پایه نگاشته شده توسط تک بورد است. اگر مایل به ارجاع به این صفحه یا استناد به این تعریف هستید، با شرط درج لینک به این صفحه می توانید از این محتوا استفاده کنید.
هدف تک بورد توضیح اصطلاحات کامپیوتری به روشی است که به راحتی قابل درک باشد. ما برای سادگی و دقت با هر تعریفی که منتشر می کنیم تلاش می کنیم. اگر بازخوردی درباره تعریف عیب یابی (Troubleshooting) دارید یا میخواهید یک اصطلاح فنی جدید پیشنهاد کنید، لطفاً با ما تماس بگیرید.
آیا می خواهید اصطلاحات فنی بیشتری یاد بگیرید؟ در خبرنامه روزانه یا هفتگی مشترک شوید و شرایط و آزمون های ویژه را در ایمیل خود تحویل بگیرید.